فقط من و مونده بودم و میعاد… هیچ کس تو شرکت نبود.قرار بود فردا حقوق هارو واریز کنیم و کلی کار سرمون ریخته بود. بعداز این که از اخرین چک هم کپی گرفت گفتم: -تمومه… وای خسته شدم … بلند شدم از پشت میزم و کش و قوسی به بدنم دادم. چشمام رو بسته بودم که حس کردم میعاد جلوم اومد. چشمام رو که باز کردم دستاش دور طرف صورتم قرار گرفت و لب*اش رو گذاشت روی لب*ام. تو همون حال خشکم زده بود. میعاد با ولع ل*ب هام رو میب*وسید. کم کم دستاش از صورتم برداشته شد و بدنم رو توی بغ*لش گرفت. قلبم با سرعت می زد…
- نوع فایل PDF
- تعداد صفحات 270
دانلود رمان حسابدار زیبا
هم اکنون کاملترین نسخه رمان حسابدار زیبا را در سایت دنیای رمان دانلود کنید
بدون شک این نسخه کاملترین نسخه رمان حسابدار زیبا میباشد
قسمتی از رمان حسابدار زیبا:
بند دلم پاره شده بود و انگار لبه یک پرتگاه وایستاده بودم . یهو به خودم اومدم و سرم رو بردم عقب.با چشمای گرد به میعاد خیره شدم. ل*ب هام گز گز می کردن و انگار… انگار … وای… داشت چی کار می کرد با من؟
نفس نفس زنان بهم نگاه می کردیم. دستاشو دورم حل*قه بودو ب*دن هامون بهم دیگه چسبیده بودن . فقط من سرم رو عقب برده بودم. -می…میعاد… جیک..ار میکنی؟ یه جور خاصی نگاهم میکرد… مثل این چند وقت اخیر… -دوستت دارم… فقط
چشمام بیشتر گرد شد. اون… چی گفت؟ دوستم داره؟ -من عاشقتم شبنمم… قبل این که فرصت هضم حرفاش رو بده، یک دستش رو پشت گردنم گذاشت و دوباره مشغول بو*س*یدن ل*ب هام شد. دستام کنارم اویزون شد. من… داشتم بوس*یده می شدم… توسط… دستیارم… یهو منو از خودش جدا کرد بردتم عقب و به دیوار پشتم چسبوند و تند تند شروع کرد به باز کردن دکم*ه های مانت*وم. وحشت زده دستامو روی دستاش گذاشتم: -میعاد… میعاد… دیووونه چیکار می کنی؟ دستام انگار قدرت نداشتن. زیر ما*نتو یه ت*اب دونده کوتاه نازک تنم بود..
دانلود رمان حسابدار زیبا
لینک دانلود پس از خرید برای شما نمایش داده میشود
شماره پشتیبانی : 09336284240
- لینک های دانلود
برای مشاهده لینک های دانلود باید وارد حساب کاربری خود شوید!
ورود به حساب