دستانم روی نت ها مـی لغزد و صدایی شبیه زندگی جاری مـی گردد بر این لحظه ی زندگی…براین لحظه که چشمانت را با قلبم آشنا کرد و نفس هایم را بانام زیبایت تـولدی دوباره درونم شکوفا شـد با دیـدارت و من همه ی این زیبایی ها را مدیون چیزی هستم که سمفونی عظیمـی را در وجودم جا گذاشتـه. بار دیگر انگشتانم را با ناز مـی کشم بر روی نت چهاردهم تا با صدایت اوج بگیرد این عشق بی انتـها… و بار دیگر مرور مـی شود برایم لحظه ی دیـدارمان به واسطه ی این…
- نوع فایل PDF
نویسنده رمان
دانلود رمان پیانو pdf از افسانه روح پرور با لینک مستقـیم
دانلود رمان پیانو برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان افسانه روح پرور مـیباشـد
موضوع رمان : عاشقانه
قسمتی از رمان پیانو :
با رخـوت چشمانم را مـی گشایم و سرگیجه ام باعث مـی شود، کمـی دیرتر موقعیتم را درک کنم. به ساعت خیره مـی شوم؛ وقت قرص های آقاجون است. از جایم برمـی خیزم و باکش و قوسی، بدنم را به حالت نرمال باز مـی گردانم. امروز هم یکی دیگر از روزهای خداست که بدبختی هایش دامن گیر من است. لباسم را به تن کرده و چادرم را سر مـی کنم. قرص را به همراه لیوان آبی، کنار تخت آقاجون مـی گذارم صدایش مـی زنم:آقاجون بیـدارشین، وقت قرص هاتـونه. تکـان خفیفی مـی خـورد و چشمانش را اندک اندک مـی گشایـد. لبخندی مهمان لب هایم مـی کنم و با گفتن صبح بخیر، لیوان و قرص را به دستش مـی دهم. کمـی این پا و آن پا مـی کنم و در ذهنم جمالت را کنار هم مـی چینم. چه طور بگویم که امروز هم بایـد تنها بماند؟ دیگر روی دیـدن به صورت چون ماهش را ندارم.اما بایـد به دنبال کـار مـی گشتم. همـین امروز و فرداست که ..
دانلود رمان رایگان پیانو از افسانه روح پرور
- لینک های دانلود
برای مشاهده لینک های دانلود باید وارد حساب کاربری خود شوید!
ورود به حساب
بخش نظرات این مطلب از طرف مدیریت بسته شده است و امکان ارسال نظر وجود ندارد.